انهار
انهار
مطالب خواندنی

متفرقه خمس

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: شخصی خانه ای را به اصطلاح امروز رهن و اجاره کرده یعنی مقداری پول نقد به صاحب خانه قرض داده و خانه را اجاره کرده به کمتر از اجاره آن این پول چند سال در دست صاحب منزل می ماند آیا به این پول خمس تعلق می گیرد؟

جواب: احوط مصالحه است

سؤال: آیا جایز است قبل از رسیدن سال اموال خود را ببخشد به قصد فرار از خمس؟

جواب: بعید نیست که فرار از خمس مثل فرار از صوم باشد به سفر و خمس از او ساقط است.

سؤال: رفت و آمد کردن با خانواده ای که خمس نمی دهد و گاهی غذا و میوه به انسان تعارف می کند جایز است یا نه، فرض اینکه رحم است و قطع رحم حرام؟

جواب: اگر قطع مراوده به عنوان نهی از منکر باشد و احتمال تاثیر و ارتداع بدهد مانعی ندارد و اگر یقین دارد که عین میوه و غذایی که جلو او گذاشته می شود مورد خمس است اشکال دارد و اگر یقین ندارد مانعی ندارد هر چند احتمال بدهد چون شبهه محصور است که همه اطراف از محل ابتلا نیست پس احتمال الحل در مورد ابتلا جاری می شود.

سؤال: اشخاصی معتقد به خمس نیستند سنی یا شیعه پولی از آنها می گیریم آیا باید خمس آن را بدهیم؟

جواب: مالی که از غیر معتقد به خمس مثل سنی و یهود و نصاری به دست شیعه می آید برای شیعه حلال است چون در روایت یونس بن یعقوب فرموده اند «ما انصفنا کم ان کفلنا کم» و مأخوذ از شیعه را روایات شامل نمی شود ولی چون حق این است که تعلق خمس بر وجه اشاعه نیست معامله ای که با آن می شود فضولی نیست پس مالی که از ممتنع از ادای خمس بدست می آید خمس ندارد بلکه خمسش را  خود او باید بدهد.

سؤال: شخصی مقداری پول مخمس در بانک دارد و مقداری هم از منافع درآمد سال که خمس ان را نداده اینک برای مخارج منزلش از بانک پول بر می دارد و قصدش این است که آنها  غیر مخمس باشد و یا در منزل دو جور پول با هم مخلوط شده و تمییزی بین آنها نیست آیا با قصد متعین می شود در غیر مخمس یا نه؟

جواب: همانطوری که برای پرداخت کننده خمس تبدیل جایز است و ولایت تبدیل با او است ولایت تمییز نیز با اوست پس با قصد تعیین می شود.

سؤال: اگر به چند چیز خمس تعلق می گیرد و خمس یکی را بدهد تصرف در آن حلال است یا متوقف است بر دادن خمس همه اشیاء؟

جواب: آنچه را خمس داده تصرف در آن جایز است و متوقف بر دادن خمس بقیه نیست.

سؤال: متاعی که متعلق خمس است و سال بر آن گذشته قیمت آن را سه سال خمسی پرداخت نکرده و نیز از چند کاه اگر بخواهد قیمت بدهد قیمت بیشتر یا کمتر شده آیا قیمت وقت سال را باید بدهد یا قیمت وقت ادا را؟

جواب: نسبت متفاوت احوط مصالحه است با حاکم شرع.

سؤال: شخصی دارای منزلی دو طبقه است طبقه بالا را خودش سکونت کرده و طبقه پایین را اجاره داده است و مازاد بر احتیاج، حال می خواهد خمس ان را بدهد زمین ان چگونه حساب می شود؟

جواب: زمین را نصف حساب کند.

سؤال: کسی  که چند سال قبل برای حج اسم نویسی کرده و پولی در بانک گذاشته امسال  که قرعه به نام او اصابت کرد خمس آن را باید بدهد یا نه؟

جواب: اگر حج مستقر بوده بنابراحوط خمس بر او واجب است و اگر سال اول استطاعت است خمس واجب است بنابراقوی.

سؤال:  اگر از درآمد وسط سال صرف حرام کند مثلا چیز حرامی را بخرد آیا خمس آن را باید بدهد؟

جواب: بله واجب است خمس مالی را که صرف حرام کرده بدهد.

سؤال: اضافه حقوقی برای شخصی شخص کارمند مقرر شده ولی قبل از پرداخت فوت می کند حال دولت اضافه حقوق ماههای گذشته را یک جا  به ورثه می دهد آیا ورثه خمس ان را باید بپردازند؟

جواب: به ورثه از باب ارث خمس تعلق نمی گیرد ولی احوط اخراج خمس است از طرف میت.

سرال: شخصی خمس را با حاکم شرع دستگردان کرده آیا سال بعد که می خواهد بدهی خود را بپردازد باید از پول مخمس بدهد یا از درامد سال می تواند بدهد؟

جواب: از درامد سال و پول غیر مخمس هم می تواند بدهی خود را بپردازد.

سرال: مغازه شخصی در خیابان واقع شده آیا می تواند کسری آن را از درامد امسال جبران کند و در حکم تلف سرمایه است یا اتلاف است؟

جواب: اتلاف است و متلّف  ضامن است . نمی تواند از درامد سال جبران کند.

سؤال: شخصی از سالهای قبل بدهی دارد آیا می تواند آن را از درامد امسال کسر کند؟

جواب: کسر نمی شود ولی  اگر بین سال ادا کند از مؤونه محسوب می شود و خمس ندارد.

سؤال: شرکت سهامی است بین عده ای چند نفر از شرکا از دادن وجوهات شرعیه امتناع می کنند  قصورا یا تقصیرا و عصیانا، آیا تصرف در مال شرکت برای شرکایی که وجوهات خود را داده اند جایز است؟

جواب: بله جایز است چون تعلق خمس به مال  به نحو اشاعه نیست پس قبل از ادای خمس سهم خود تصرف جایز نیست وپس از ادا جایز است و عصیان شرکا برای او ضرر ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -