انهار
انهار
مطالب خواندنی

نيابت حج

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 - بر نائب واجب است كه حج نيابى را خودش انجام دهد و يا مىتواند ديگرى را اجير كند كه حج را انجام دهد؟.

جواب: جايز نيست كه نائب، ديگرى را اجير كند مگر با اذن مستأجر.

سؤال 2 - اگر كسى چند سال قبل، نيابت حج ميتى را تعهد كرده و الآن خود مستطيع شده كدام يك از اينها را مقدم بدارد؟.

جواب: در فرض مسأله، واجب است براى خودش حج بجا آورد.

سؤال 3 - اگر كسى چند سال قبل، نيابت حج ميتى را به مبلغى قبول كرده و الآن مخارج حج، دو برابر شده فعلا كه اجير مىخواهد حج را بجا بياورد مىتواند از ورثه ميت بقيه مخارج را مطالبه كند يا نه؟.

جواب: اگر نيابتى را كه قبول كرده و اجير شده، مقيد به سال اول بوده و از بجا آوردن حج مانع داشته، اجاره باطل شده و فعلا بر ورثه است كه براى مورث به مقدارى كه وصيت كرده حج ميقاتى يا از هر جا بشود، حج استيجار كنند و اگر بدون عذر و مانع، تأخير انداخته قيمت سال اول را كه او باعث فوت حج در آن سال شده ضامن است و اگر بنحو مطلق، اجير شده باشد به ذمه اجير است كه بعد از رفع مانع، به هر قيمت كه باشد حج را بجا آورد و به ورثه مربوط نيست.

سؤال 4 - شخصى وصيت به حج نموده با اين كه در زمان حيوة، حجش را وسيله ديگرى انجام داده در اين صورت آيا بر وصى واجب است براى او مجددا حج، استيجار نمايد يا نه؟.

جواب: اگر وصيت را بعد از انجام حج كرده بايد حج براى او استيجار شود و اگر بعد از وصيت، حج را انجام داده وجوب استيجار آن بر وصى، معلوم نيست.

سؤال 5 - شخصى روز عيد قربان با افراد گروه خود اختلاف پيدا كرده و از روى عصبانيت، عمدا هيچ يك از اعمال منى و مكه را بجا نياورده در موقع مراجعت به وطن خود به يكى از دوستانش در مكه مىگويد تو هر كارى مىتوانى براى من انجام بده آيا نيابت رفيقش كفايت مىكند و يا اين كه چون عمدا ترك كرده كفايت نمىكند و در صورت عدم كفايت حالا براى خروج از احرام آيا بايد خودش عمره مفرده بجا آورد يا نيابت هم كافى است؟.

جواب: در فرض سؤال كه شخصا قدرت داشته بقيه اعمال را خودش انجام دهد، نيابت كافى نيست و با ترك طواف عمدا، حج او فاسد و احكام احرام او باقى است مگر آن كه عمره مفرده بجا آورد و محل شود و در ذيحجه سال بعد ضمن احرام براى حج، قضاى اعمال باقيه را نيز بجا آورد و براى افساد حج هم كفاره بدن لازم است.

سؤال 6 - شخصى مستطيع است ولى هنوز حج خود را بجا نياورده، وجهى از ورثه ميتى قبول مىكند و در همان سال به مكه مىرود و لكن آن سال حج نيابتى را انجام نمىدهد بلكه براى خودش مىرود و تصميم قطعى دارد سال آينده براى متوفى برود اين عمل جايز است يا نه؟.

جواب: اجاره براى خصوص سال اول كه خود شخص، مستطيع است باطل است و مال الاجاره را مالك نمىشود و پول نزد او غصب مىباشد و واجب است رد كند ولى حج خود او كه سال اول مشرف مىشود صحيح است و سال بعد اگر طرف، مايل بود كه اين شخص مشرف شود بايد تجديد اجاره نمايند و اگر بدون اطلاع برود مال الاجاره، طلب ندارد.

سؤال 7 - زنى است واجب الحج ولى قدرت مسافرت به خانه خدا را ندارد و برادرش عازم خانه خدا است و پسر برادرش هم براى كمك پدر عازم و نيابت اين زن را كه عمه‌اش مىباشد قبول مىكند ولى سفر اول او است آيا اين حج قبول است يا نه؟.

جواب: در فرض مسأله اگر عمه مأيوس از رفتن به حج باشد و نائب هم مستطيع و واجب الحج نبوده يعنى نه خودش مال داشته به مقدار استطاعت و نه پدر به او گفته باشد كه همراه من بيا برويم حج، خرج تو را مىدهم، نيابت مذكور صحيح و حج او مقبول است انشاء الله و اگر مستطيع بوده يا واجب الحج به نحوى كه ذكر شد، صحت حج به نظر حقير مشكل است و چنانچه حج را به نيابت عمه بجا آورد بايد هم براى عمه ثانيا نائب بگيرند و هم براى خودش حج مشرف شود.

سؤال 8 - شخصى كه در طواف حج يا عمره مفرده يا عمره تمتع نايب شده آيا بعد از اداء مناسك خود، آن را بجا آورد. يا مخير است در تقديم و تأخير طواف نيابتى؟.

جواب: در فرض سؤال احوط آنست كه بعد از فراغ از اداء مناسك خود، طواف نيابتى را قبل از تقصير و خروج از احرام، انجام دهد.

سؤال 9 - آيا جايز است براى نايب در طواف عمره تمتع يا حج كه طواف را در غير موسم بجا آورد يا نه؟.

جواب: طواف عمره تمتع و طواف حج بعنوان نيابت از غير، واجب است در موسم حج انجام بگيرد يعنى طواف عمره تمتع را در اشهر حج و طواف حج را در ذيحجه روز عيد و بعد از آن بايد بجا آورد مگر اين كه منوب عنه طواف را فراموش كرده باشد و بعد از گذشتن موسم، متذكر شود كه در اين صورت خود او و در فرض عدم تمكن، نايب او مىتواند طواف را در غير اشهر حج بجا آورد.

سؤال 10 - شخصى نماز طواف را بلا فاصله بجا آورده و بعد از سعى و تقصير چون قرائتش درست نبوده براى نماز طواف، نايب گرفت آيا اين نماز صحيح است يا نه؟ و به حج او ضرر مىزند يا نه؟.

جواب: نايب بايد نماز را بعد از طواف بخواند و در فرض مسأله كه بعد از تقصير، بجا آورده خلاف احتياط است ولى مضر به حج نيست.

سؤال 11 - كسى كه حج تمتع بجا مىآورد اگر پس از احرام و بعد از وارد شدن به حرم فوت شود كفايت از ساير اعمال حج مىنمايد يا بايد براى او نايب گرفته شود؟.

جواب: كفايت مىكند و گرفتن نايب لازم نيست خواه حج خودش باشد يا نايب از غير باشد.

سؤال 12 - شخصى چند سال قبل مستطيع بوده و حج نرفته و نزد چند نفر ظاهر الصلاح اقرار نموده كه قدرت بدنى ندارم كه به حج مشرف شوم و نا اميد هستم كه بعدا بتوانم حج نمايم لذا شخصى را اجير مىنمايد كه از طرف او حج كند و مبلغى تعيين مىكند و صيغه اجاره بين آنها جارى مىشود و اجير تمام مبلغ را در تصرف مىگيرد و مخارجى كه مقدمه گذرنامه و غيره است مىنمايد بعد از چند روز ديگر زيدى به او مىگويد برو ادعا كن كه خودم حج مىروم در صورتى كه از نقاهت بدنى كه داشته در سال گذشته نتوانسته به حج مشرف شود آيا اين صيغه، فسخ مىشود يا خير؟ و تكليف نايب درباره مخارجى كه نموده چيست؟.

جواب: در فرض سؤال اگر براى حجة الاسلام اجير شده و بعد معلوم شود كه منوب عنه متمكن شده اجاره باطل است و مقدارى كه اجير به امر مستأجر خرج كرده ضامن نيست و اگر براى مطلق حج، اجير شده اعم از حجة الاسلام و غيره و اختيار فسخ براى مستأجر قرار نداده باشند اجاره لازم است و منوب عنه نمىتواند فسخ كند و اجير بايد عمل را انجام دهد.

سؤال 13 - شخصى را جهت اعمال حج اجير مىكنند مقدارى از مقدمات را انجام مىدهد بعدا از طريق دوائر دولتى ممنوع السفر مىشود و بجاى او ديگرى را مىفرستند آيا اين شخص در ازاء آن مقدار از مقدمات كه انجام داده استحقاق اجرتى دارد يا نه؟ و آيا حق دارند ديگرى را بفرستند يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال كه اجير ممنوع السفر شده اجير كنندگان حق دارند كه شخص ديگرى را اجير كنند و راجع به استحقاق اجرت، اگر او را براى خصوص اعمال حج در همان سال كه ممنوع السفر شده اجير كرده‌اند استحقاق اجرت ندارد مگر اين كه مقدمات را به امر مستأجر بجا آورده باشد كه چون عمل مسلم محترم است، اجرة المثل عمل خود را استحقاق دارد و اگر او را اجير كرده‌اند براى حج و مقدمات، مال الاجاره تقسيط مىشود و به مقدارى كه مقابل مقدمات واقع شده حق دارد.

س 14 - آيا نذر احرام قبل از ميقات براى نايب هم جايز است يا نه؟.

جواب: بلى جايز است.

سؤال 15 - شخصى فوت كرده و دو نفر وارث دارد يكى برادر و ديگرى همسر و در وصيت نامه براى خود حج بلدى ذكر كرده و قيد نموده كه مثلا زيد براى من حج انجام بدهد ولى زن متوفى بدون اطلاع وصى، ديگرى را جهت انجام حج در نظر گرفته كه اعزام نمايد حالا آن شخص را كه همسر متوفى معين كرده، وصى قبول ندارد و مىگويد بايد طبق وصيت، عمل نمايم و بايد زيد حج را بجا آورد آيا آن شخص كه از طرف زن پول را گرفته مشغول الذمه است يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال اگر شخصى كه پول را از زن گرفته به حج نرفته بايد بر طبق وصيت عمل شود و اگر به حج رفته و حج را صحيح انجام داده باشد ذمه منوب عنه برئ مىشود و لكن با علم به اين كه زن متوفى شرعا مجاز در استيجار واداء اجرت از تركه نوب عنه نيست حق گرفتن اجرت ندارد، بلى اگر جاهل بوده حق مطالبه اجرة المثل عمل را از شخص آن زن دارد و اگر زن از مال خودش پول داده كه نايب حج بجا آورد حق مطالبه از نايب ندارد و حق برداشت از مال متوفى هم ندارد و حج نايب صحيح است.

سؤال 16 - شخصى كه قرائت و يا اذكار واجبه نمازش صحيح نيست آيا جايز است كه نيابت حج را قبول نمايد و بعد از اين كه خودش نماز طواف را خواند ديگرى را نيز براى نماز، نايب كند يا نه؟ و بر فرض عدم جواز چون جاهل به مسئله بوده چنين كارى كرده تكليفش چيست؟.

جواب: استيجار چنين شخصى خلاف احتياط است و در فرض بعد هم احوط اين است كه از مستأجر استرضا كند و يا وجه را مسترد دارد.

سؤال 17 - كسى را مىخواهم به نيابت براى زيارت بيت الله الحرام بفرستم شرائط نيابت چيست و پولى كه به نيابت حج داده مىشود خمس دارد يا نه؟.

جواب: نايب بايد مسلمان و عاقل و مسأله دان باشد و مستطيع هم نباشد كه حج بر او واجب باشد و مصارف حج نيابى مثل حج خود شخص جزء مؤنه است اگر از سرمايه خمس داده يا ربح همان سال باشد خمس ندارد.

سؤال 18 - اگر نايب اجير شود براى حج و در ضمن عقد با او شرط كنند كه سال معين و يا از طريق معين حج را بجا آورد و نايب تخلف كند و در سال ديگر و يا از طريق ديگر برود آيا حج او صحيح است و ذمه منوب عنه از حج فارغ مىشود يا خير؟ و تمام اجرت را استحقاق دارد يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال كه اجاره، بر حج مخصوص واقع شده و نائب تخلف نموده مستحق اجرت نيست. و لكن ذمه منوب عنه فارغ مىشود.

سؤال 19 - شخصى ملكى را جهت استيجار حج، معين كرده و در موقع فروش ملك، قيمت آن، زائد بر مال الاجاره نيابت حج است در اين صورت بايد تمام آن را تسليم نائب بنمايند يا آن كه زائد آن را تسليم ورثه نمايند؟.

جواب: در فرض سؤال در صورتى كه آنچه زائد بر مال الاجاره حج ميقاتى است بيشتر از ثلث نباشد تمام آن را بدهند به نائب مگر آن كه معلوم باشد كه غرض او استيجار اصل حج است و خصوصيت استيجار آن به تمام قيمت ملك مذكور، در نظر موصى نبوده است.

سؤال 20 - بر نائب، واجب است كه بر طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه اعمال حج را انجام دهد يا مطابق وظيفه خودش از تقليد يا اجتهاد، عمل نمايد؟.

جواب: اجير بايد مطابق وظيفه خودش عمل نمايد، بلى اگر با او شرط كنند كه علاوه بر واجبات و شرايط صحت به نظر اجير بعضى از امور لازمه به نظر منوب عنه را نيز بجا آورد يا بعض منافيات به نظر او را ترك كند، بايد به شرط عمل نمايد.

سؤال 21 - شخصى از طرف ديگرى براى انجام حج به مبلغ كمى نائب شد سپس خدمتگزارى كاروانى را به عهده گرفته تا بتواند ما يحتاج خود را در سفر تأمين كند و صروره هم بود. آيا اين حج، از منوب عنه محسوب مىشود و يا اين كه چون قبول خدمت از ديگرى نموده شخصا بر او حج واجب شده و نيابت بى مورد است؟.

جواب: كسى كه بواسطه قبول خدمت، رفتن به مكه بر او واجب شود و پول قربانى و لباس احرام داشته باشد، مستطيع است و بايد حجة الاسلام بجا آورد و اگر اجير براى نيابت شده باشد و اجير شدن براى خدمت، بنفسه منافى با اجاره قبلى باشد اجاره دوم باطل است و بايد حج نيابتى را بجا آورد.

سؤال 22 - كسى كه محرما وارد حرم مىشود و فوت مىنمايد حج او بنابر مشهور صحيح و برئ الذمه شده آيا بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج هم اگر فوت كرد برئ الذمه است و يا بايد براى بقيه اعمال او نائب بگيرند؟ و اگر نائب لازم باشد و شخص شيعه يافت نشود چه تكليفى دارد؟.

جواب: بلى برئ الذمه مىشود و گرفتن نائب، لازم نيست.

سؤال 23 - زنى مستطيعه و از شوهرش نيز مبلغى طلبكار بوده و در موقع فوت به شوهرش گفته كه در مقابل اين طلب، حج مرا بايد انجام بدهى بعد از فوت زن، شوهر نه حج را انجام داده و نه طلب او را داده است. اكنون اگر ورثه با هم توافق نكنند و نسبت به حج متوفاة عملى انجام ندهند و اموال را بين خود تقسيم كنند نسبت به اصل حج تكليف چيست؟.

جواب: در فرض سؤال واجب است بر شوهر، حج مورد وصيت را بجا آورد و ورثه مىتوانند از او مطالبه كنند كه يا عمل به وصيت كند و يا دين را اداء نمايد و اگر ورثه حج ميقاتى براى متوفاة بجا آورند ذمه ميت برئ مىشود و كافى است در جواز تصرف در بقيه تركه، ولى تا حج اداء نشود تصرف ورثه در تركه او جايز نيست. بلى اگر سهم يك نفر از آنها به تنهائى وافى به حج ميقاتى نيز نباشد و ورثه نيز حاضر نيستند پول حج را تكميل نمايند تصرف او در سهم خود مانعى ندارد.

سؤال 24 - در حج نيابتى و عمره مفرده نيابتى طواف نساء و نماز آن را بايد نايب از طرف خود انجام دهد يا از طرف منوب عنه؟.

جواب: بايد به قصد منوب عنه انجام دهد.

سؤال 25 - زنها هم مىتوانند اجير شوند كه جهت غير، حج انجام بدهند يا نه؟.

جواب: بلى مىتوانند.

سؤال 26 - شخصى به مكه مشرف شده پس از فراغت از اعمال حج خود، مىتواند به نيابت از اشخاصى كه معذور از طواف هستند و يا قادر نيستند طواف حج و طواف نساء و همچنين سعى بين صفا و مروه را بجا بياورند، اين اعمال را انجام بدهد يا نه؟.

جواب: مانعى ندارد.

سؤال 27 - شخصى وصيت حج بلدى نموده و لكن تعيين بلد را نكرده و منصرف به شهرى بخصوص نيست و قرينه هم بر تعيين بلدى نيست مثلا اگر وطن اين شخص خراسان بوده و مدتى در آنجا زندگانى كرده بعد در تهران ساكن شده و بعد هم آمده كاشان مريض شده و وصيت به حج بلدى كرده و بعد بقم آمده جهت زيارت و فوت كرده در اين صورت از كداميك از شهرهاى ياد شده بايد براى او حج، استيجار نمود؟.

جواب: ظاهرا مراد از بلدى كه موصى وصيت مىنمايد بلدى است كه محل سكونت فعلى او است بناءا على هذا اگر از توطن در خراسان، اعراض نموده بايد از تهران استيجار نمود و الا صاحب دو وطن است و از هر كدام استيجار شود كافى است.

سؤال 28 - آيا ولى در حالى كه محرم است قبل از انجام اعمال خود مىتواند نيابتا از طرف طفل، اعمال او را انجام دهد يا نه؟.

جواب: لازم است اول طواف و نماز آن وسعى خود را بجا آورد و احتياطا قبل از تقصير، نيابتا اعمال طفل را بجا آورد.

سؤال 29 - شخصى به حد تكليف رسيده و مستطيع شده ولى بعد از استطاعت مبتلى به جنون و مدت جنونش طولانى شده و معالجه هم فايده نمىكند و استطاعت او هم باقى است آيا ولى شرعى او كه از جانب حاكم شرع، معين شده مىتواند كسى را به نيابت او به حج بفرستد يا نه؟.

جواب: احوط، ترك استنابه است در حال جنون. بلى اگر به همين حال از دنيا برود بعد از موت او واجب است از تركه او برايش حج، استيجار نمايند.

سؤال 30 - آيا جايز است شخص، حج مستحبى يا عمره مفرده مستحبى از چند نفر بجا آورد يعنى قصد نيابت از چند نفر بنمايد يا نه؟.

جواب: در صورت تبرع مانع ندارد و ليكن در استيجارى، تابع قرارداد با مستأجرين است.

سؤال 31 - اگر كسى در موقع عمل حج و عمره ناچار است سر خود را  بپوشاند يا زير سايه قرار بگيرد و نمىتواند در آفتاب باشد در اين صورت چنين شخصى مىتواند از ديگرى نيابت كند يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال كه نايب، معذور در انجام بعض محرمات احرام است نيابت و استيجار او مانع ندارد و كفاره آن بر عهده خود نايب است.

سؤال 32 - شخصى براى انجام حجة الاسلام اجير شده و تا سوريه رفته و موفق به انجام عمل نشده و به كشور خود مراجعت كرده آيا مىتواند بابت مخارجى كه در اين سفر نموده وجهى از منوب عنه مطالبه كند يا نه؟.

جواب: بر حسب ظاهر حال كه اجرت را مقابل رفتن و برگشتن و عمل حج قرار مىدهند اجير از اجرة المسمى به اندازه‌اى كه از راه پيموده، مستحق است هر چند عمل براى منوب عنه فايده نداشته باشد.

سؤال 33 - كسى كه قرائت نماز او و همچنين اعراب تلبيه او صحيح نيست مىتواند به نيابت ديگرى حج بجا آورد يا نه؟. و بر فرض عدم جواز، مىتواند اجير شود و لكن شرط كند براى نماز و تلبيه كسى را اجير نمايد، يا اين كه تحت نظر معلم، تلبيه بگويد يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال اگر با تلقين معلم، بتواند صحيح بخواند نيابت او جائز است و در غير اين صورت محل اشكال است.

سؤال 34 - زنى از دنيا رفته و به شوهرش وصيت كرده كه براى او حج، استيجار نمايند ولى قيد بلدى و يا ميقاتى نكرده و شوهرش قبول وصيت او نموده لكن مسامحه كرده و جهت همسرش حج استيجار ننموده و اموال هم از بين رفته و شوهر آن زن كه وصى او بوده فوت كرده است و قبل از فوت به يك نفر وصيت نموده كه حج همسرم در گردن من مانده اداء كنيد و آن شوهر متوفى داراى صغار است اگر خواسته باشند حج بلدى آن زن را از مال او بردارند صغار به زحمت مىافتند آيا اجازه مىفرمائيد كه حج ميقاتى جهت آن زن بدهند يا نه؟.

جواب: در فرض مسأله كه وصيت به حج شده چون منصرف به بلدى است واجب است بر وصى حج بلدى استيجار نمايد و اگر مال را تلف كرده ضامن حج بلدى است و فعلا بايد از مالش حج بلدى استيجار شود هر چند صغير داشته باشد.

 

سؤال 35 - شخصى در زمان حياتش اهل نماز و روزه بوده و حج هم بجا آورده با اين حال، وصيت كرده كه براى او حج استيجار نمايند فعلا فوت كرده و ورثه نمىدانند حجى كه وصيت نموده براى اين است كه حجة الاسلام خود را باطل دانسته يا حج احتمالى و احتياط است تكليف چيست؟.

جواب: ظاهر آنست كه حج احتياطى است مگر قرينه باشد كه مستحبى و يا واجبى است و در هر صورت بايد بر طبق وصيت، عمل شود.

سؤال 36 - شخصى فوت نموده، حج و قضاء نماز و روزه به ذمه دارد و وصيت كرده كه از ثلث مالش حج و قضاء نماز و روزه استيجار شود در صورت عدم وفاء ثلث آيا همه در عرض هم هستند و يا مخارج حج را از اصل مال و اجرت نماز و روزه را از ثلث بردارند؟.

جواب: در صورت عدم وفاء ثلث، حج ميقاتى از اصل برداشته مىشود و اجرت نماز و روزه و تفاوت بين بلدى و ميقاتى از ثلث داده مىشود و در صورت عدم وفاء ثلث به نماز و روزه و تفاوت بين بلدى و ميقاتى، نماز و روزه، مقدم بر تفاوت بين بلدى و ميقاتى است و ورثه كبار در صورت رضايت، از مال خود حج بلدى استيجار نمايند و با عدم رضايت و عدم كفايت ثلث، زائد بر ميقاتى واجب نيست.

سؤال 37 - اگر كسى وصيت به حج كند و تعيين بلدى و يا ميقاتى بودن آن را نكند تكليف چيست؟.

جواب: ظاهر وصيت، حج بلدى است.

سؤال 38 - كسى كه استطاعت حج را داشته و پيش از آن كه به مكه برود از دنيا رفته آيا مىشود از ميقات نائب براى او بگيرند يا بايد از بلد نائب گرفت و آيا فرقى در وصيت كردن و نكردن متوفى و كم بودن و زياد بودن مال او براى گرفتن نائب هست يا نه؟.

جواب: اگر وصيت نكرده استيجار حج ميقاتى، كافى است و اگر وصيت كرده و مقيد به ميقاتى نبوده حج بلدى استيجار نمايند مگر آن كه مازاد بر استيجار ميقاتى بيش از ثلث باشد كه در اين صورت محتاج به امضا ورثه است و اگر ورثه امضا نكردند بايد ثلث را صرف در استيجار حج از ما قبل ميقات به هر مقدار كه ممكن است بنمايند.

سؤال 39 - كسى كه به قصد حج مستحبى، عمره تمتعى براى خود بجا آورده آنگاه در مكه اجير شده و مجددا به ميقات ادنى الحل برگشته و سپس عمره و حج تمتعى به نيابت از شخص متوفى بجا آورده است تكليف او چيست؟.

جواب: اجاره، باطل و حج او نيز مجزى از حج منوب عنه نيست بنابر احتياط واجب.

سؤال 40 - شخص مستطيع كه حج بر او مستقر شده فوت نموده و وصيت كرده كه شخص معينى كه امسال اجير ديگرى است سال بعد از طرف او نيابتا به حج برود و حال آن كه ممكن است امسال شخص ديگرى از او نيابت نمايد و نيز محتمل است سال آينده موانعى ايجاد شود كه نتوان استيجار كرد در اين صورت مطابق وصيت، بايد شخص معين نايب شود و يا امسال به ديگرى رجوع نمايند؟.

جواب: ظاهر اين است كه عمل به اين وصيت، مشروع نيست و واجب است با تمكن، فورا نائب بگيرند.

سؤال 41 - شخصى وصيت نموده از ما ترك او بعد الموت، حج بلدى برايش استيجار شود فعلا از دنيا رفته و ما ترك او بواسطه تنزل قيمت، وافى به حج بلدى نيست و اميد به ترقى قيمت هم نيست در اين صورت حج ميقاتى جهت او استيجار شود كافى است يا نه؟.

جواب: با فرض اين كه آنچه معين شده وافى نيست از هر جا مىرسد استيجار شود مثلا اگر ممكن است از عتبات استيجار شود و اگر ممكن نشود ميقاتى استيجار كنند.

سؤال 42 - شخصى از ايران حركت مىكند كه براى خود يا به نيابت از ديگرى حجة الاسلام بجا آورد حال مىخواهد كه قبل از حج براى خود يا ديگرى عمره مفرده بجا آورده و بعد برگردد به مدينه و احرام حج ببندد بفرمائيد كه اين عمل، جائز است يا نه؟ و اگر چنين كرد حج از ذمه خود او و يا از ذمه منوب عنه ساقط مىشود يا نه؟.

جواب: كسى كه حج واجب خود را بجا نياورده جائز نيست در ايام حج، عمره مفرده بجا آورد و همچنين كسى كه نائب حج بلدى است، جائز نيست عمره مفرده را قبل از اعمال حج بجا آورد و در صورتى كه قبل از حج بجا آورد عمره مفرده او باطل است و لكن حج صحيح است و از ذمه او يا منوب عنه ساقط مىشود. بلى اگر نائب حج بلدى بوده استحقاق اجرت ندارد.

سؤال 43 - كسى كه براى حج تمتع استحبابى به مكه رفته و عمره تمتع را انجام داده و از روى جهل به مسئله براى حج تمتع ميقاتى در مكه اجير شده و به ميقات رفته و براى عمره تمتع محرم شده و به مكه آمده و اعمال عمره را انجام داده سپس مسأله را فهميده، معلوم است كه حج ميقاتى صحيح نيست، بفرمائيد نسبت به اعمال خود چه وظيفه‌اى دارد؟.

جواب: احرام او براى عمره حج ميقاتى درست نبوده و بايد بقيه اعمال خود را بجا آورد يعنى در مكه براى حج محرم شود و به عرفات رود و مناسك را انجام دهد و حج تمتعش صحيح است.

سؤال 44 - عمره و حج به نيابت حضرت حجة بن الحسن عليهما السلام صحيح است يا خير؟

جواب: جواز آن بعيد نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -