انهار
انهار
مطالب خواندنی

کار در مؤسسات دولتى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1969: آيا برپايى نماز جماعت توسط کارمندان در ساعات رسمى کار جايز است؟ و بر فرض عدم جواز، اگر ملتزم شوند که بعد از پايان ساعات رسمى، آن مقدار وقتى را که به نماز خواندن اختصاص داده‏اند جبران کنند، آيا در اين صورت، اقامه نماز در ساعات رسمى کار براى آنان جايز است؟
جواب: با توجه به اهميّت خاص نمازهاى يوميه و تأکيد زيادى که بر اقامه نماز در اول وقت شده است و با توجه به فضيلت نماز جماعت، مناسب است کارمندان روشى را اتخاذ کنند که بتوانند در خلال ساعات کار ادارى نماز واجب را به‌طور جماعت در اول وقت و در کمترين زمان بخوانند، ولى بايد به‌گونه‏اى مقدمات اين کار را فراهم کنند که نماز جماعت در اول وقت بهانه و وسيله‏اى براى به تأخيرانداختن کارهاى مراجعه‌کنندگان نشود.

سؤال 1970: در بعضى از مراکز تعليم و تربيت مشاهده مى‏شود که معلّم يا مديرى که کارمند يکى از بخشهاى ادارى است، با موافقت مسئول ادارى مستقيم خود در ساعات رسمى کارش مبادرت به تدريس در مدارس ديگر مى‏کند و علاوه برحقوق ماهانه خود، اجرت اين تدريس را هم دريافت مى‏کند، آيا اين کار و گرفتن اجرت در برابر آن جايز است؟
جواب: موافقت مسئول مستقيم کارمند با تدريس او در اثناء ساعات رسمى کارش، تابع حدود اختيارات قانونى فرد مسئول است، ولى با اين فرض که کارمند دولت در برابر ساعات رسمى کارش هر ماه حقوق دريافت مى‏کند، حق ندارد در برابر تدريس در مدارس ديگر در همان ساعات رسمى کارش حقوق ديگرى دريافت نمايد.

سؤال 1971: باتوجه به اينکه ساعات رسمى کار ممکن است حتّى تا ساعت 5 /2 طول بکشد، خوردن يک وعده غذا در اثناء کار در اداره چه حکمى دارد؟
جواب: اگر وقت زيادى نگيرد و منجر به تعطيلى کار ادارى نشود، اشکال ندارد.

سؤال 1972: اگر کارمند در محل کار خود در اداره، ساعات بيکارى زيادى داشته باشد و مجاز نباشد که در اين ساعات در بخشهاى ديگر کار نمايد، آيا جايز است در اوقات بيکارى کارهاى شخصى مربوط به خودش را انجام دهد؟
جواب: اقدام به انجام کارهاى شخصى در اثناء کار در محل کار، تابع مقررات و اجازه قانونى مسئول مربوطه است.

سؤال 1973: آيا جايز است کارمندان در اداره‏ها و مؤسسات دولتى اقامه نماز جماعت داشته و يا مجالس عزادارى برپا کنند؟
جواب: اقامه نماز و بيان احکام و معارف و امثال آن در هنگام اجتماع براى نماز درخصوص ماه مبارک رمضان و ساير ايّام‏الله مانع ندارد، مشروط بر اينکه حقوق مراجعين تضييع نشود.

سؤال 1974: ما در يک مؤسسه نظامى کار مى‏کنيم و محل کارمان در دو مکان جداگانه است و بعضى از برادران در مسير رفتن از يک مکان به مکان ديگر کارهاى شخصى انجام مى‏دهند که وقت زيادى مى‏گيرد، آيا براى انجام اين کارها بايد اجازه گرفت يا خير؟
جواب: اشتغال به انجام کارهاى شخصى در ساعات رسمى مقرر براى کار، احتياج به اجازه مسئول بالاتر، که اين حق را داشته باشد، دارد.

سؤال 1975: در نزديکى اداره ما مسجدى وجود دارد، آيا جايز است در اثناء ساعات رسمى کار براى شرکت در نماز جماعت به آنجا برويم؟
جواب: خارج شدن از اداره براى رفتن به مسجد جهت شرکت در نماز جماعت در اول وقت، در صورتى که نماز جماعت در خود اداره بر پا نشود، اشکال ندارد، ولى بايد مقدمات نماز به گونه‏اى فراهم شود که مدت غيبت از اداره در ساعات رسمى کار براى اداى فريضه نماز جماعت، کاملاً کاهش پيدا کند.

سؤال 1976: اگر کارمندى هر ماه در حدود سى يا چهل ساعت در اداره اضافه‌کارى نمايد، آيا جايز است مسئول اداره براى تشويق کارمندان ساعات اضافه کارى آنان را دوبرابر حساب کند، مثلاً هر ماه براى آنان صد و بيست ساعت محاسبه کند؟ و در صورتى که اشکال داشته باشد، اجرتى که براى اضافه‌کارى‏هاى قبلى گرفته شده چه حکمى دارد؟
جواب: نوشتن گزارشهاى غيرواقعى و دريافت پول در برابر ساعات اضافه‏اى که کارى در آنها انجام نشده جايز نيست و واجب است پولهاى اضافه‏اى که کارمند مستحق دريافت آنها نبوده، بازگردانده شود، ولى اگر قانونى وجود داشته باشد که به مسئول اداره اجازه دهد تا ساعات اضافه کارى کارمندى را که اضافه کارى انجام داده، دو برابر نمايد جايز است اين کار را انجام دهد و در اين صورت دريافت اجرت توسط کارمند طبق گزارشى که مسئول اداره از ساعات اضافه کارى او نوشته، جايز است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -