انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام قبرستان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 81 - بعضى براى اموات خود در قبرستان عمومى كه وقف عام است نرده آهن مىكشند و يا اين كه بتون مىكنند كه مثل نرده سالهاى سال باقى مىماند و مانع از دفن ديگران مىشوند و بعضى ديگر قبرستان عمومى را متصرف و مسجد يا ساختمان ديگر مىسازند تكليف اين طور بناها، و نماز خواندن در اين گونه مساجد چيست؟

جواب: اين گونه تصرفات كه مانع از دفن بشود با احتياج مردم، جائز نيست و مسجد ساختن نيز بر خلاف وقف قبرستان است و جائز نيست. لكن نماز در آن صحيح است و اولى و احوط اعاده آن است و آن كه ساخته معصيت كرده

سؤال 82 - يك قطعه قبرستان موقوفه واقع در روستا، محل دفن اموات بوده و مىباشد و فعلا مدتى است چند نفر از ساكنين اين روستا جهت استفاده شخصى خود وسايط سنگين حمل و نقل و تراكتور خود را از اين قبرستان عبور مىدهند و تاكنون قبرهاى زيادى را تخريب و نابود نموده‌اند با توجه به اين كه اين عده داراى يك خيابان اصلى ديگرى مىباشند كه مىتوانند از آن استفاده بنمايند منتهى خيابان اصلى نسبت به خيابان قبرستان در حدود نيم كيلومتر دور تر است بدين جهت خيابان قبرستان را براى نزديكى آن، راه عبور وسائل سنگين نموده‌اند. آيا از نظر شرع مقدس اسلام جائز است چند نفر به خاطر نزديكى راه، وسايط سنگين حمل و نقل را از قبرستان عبور دهند و سبب انهدام قبور مسلمين شوند يا خير؟

جواب: در فرض سؤال كه عبور وسائل سنگين موجب خرابى قبور باشد توهين به مسلمين است و جائز نيست و خوب است در اطراف قبرستان براى جلوگيرى از توهين مانعى ايجاد كنند كه چنين وسائلى نتوانند از آنجا عبور كنند

سؤال 83 - صاحب قبرى كه زمين آن را خريده باشد تا چه مدت، صاحب آن محسوب مىگردد و اگر نخريده باشد چطور؟

جواب: در صورت مباح بودن محل، براى دفن اموات، تا يقين به پوسيدگى استخوان مانند خاكستر پيدا نشود، نبش قبر، حرام است و در قبرستان و مشاهد مشرفه، كسى مالك قبر نمىشود ولى اگر ملك را كسى بخرد، تا آخر، به ملكيت او و ورثه‌اش باقى است

سؤال 84 - در قبرستان مؤمنين و مسلمين، دفن كردن حيوانات جائز است يا نه؟ و اگر حيوانى از قبيل اسب و غيره در اين قبرستان، دفن شده بيرون آوردن آن، واجب است يا نه؟

جواب: بيرون آوردن، واجب نيست و مؤمنين احترام قبرستان مسلمين را محفوظ دارند و چنانچه دفن حيوان، موجب هتك و توهين باشد حرام است

سؤال 85 - قبرستانى از قبيل باغ رضوان مشهد مقدس - كه از بين رفته فروش اشياء موقوفه مقابر مخصوص آن، از قبيل قاليچه و چراغها جائز است يا نه و اگر جائز نباشد اجازه مىفرمائيد كه در مساجد و يا مقابر ديگر يا امكنه ديگرى مورد استفاده قرار بگيرد يا نه؟

جواب: اگر بدن آن اموات را با نبش قبر، در محل ديگرى دفن كرده‌اند اين اشياء، روى قبر جديد گذاشته شود و الا اگر صاحبان آنها معلوم باشند با اذن خود آنها و اگر معلوم نباشند با اذن حاكم شرعى و يا مأذون از قبل او در اماكن عبادت از قبيل مساجد و مشاهد مشرفه و مقابر علماء و صالحين گذاشته شود

سؤال 86 - شخصى وصيت كرده كه بالاى قبرش اطاقى بسازند. حال اگر زمين قبرستان وقف باشد جائز است يا نه و اگر وقف نباشد و اختصاص به قبرستان داده باشند چه صورت دارد؟

جواب: اگر بناى ديوار آن، مانع از دفن غير نباشد مانعى ندارد

سؤال 87 - قبرهائى اطراف ساختمان قبور امام زادگان است و سنگهائى روى آن قبرهاست كه اسم ميت هم رويش نوشته نيست اكنون براى صاف كردن حياط امام زادگان و محفوظ ماندن ساختمان آن از ورود جانوران، اجازه مىفرمائيد آن سنگهائى كه روى قبرها است بردارند و مصرف ديوار ساختمان امام زادگان كنند يا نه؟

جواب: جائز نيست كه در سنگهاى قبور مؤمنين بدون اجازه صاحبان آن تصرف كنند و اينجانب نمىتوانم اجازه بدهم

سؤال 88 - شخصى مقدارى خاك قبرستان را آورده و بدون اطلاع از اين كه خاك قبرستان است در بنائى به كار برده. حال آيا قيمت آن را - چون اصلش در بنا مصرف شده - بدهد؟ و اگر قيمت را بايد بدهد صرف چه محلى كند؟

جواب: ضمان او معلوم نيست. و لكن احتياطا معادل قيمت آن، در همان قبرستان و اگر نشد در قبرستان ديگر چيزى مثل خشت و آجر در اختيار مردم بگذارد كه در دفن اموات از آن استفاده نمايند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -