انهار
انهار
مطالب خواندنی

نبش قبر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 65 - ميت را دفن نموده‌ايم، بعد از دفن يادمان آمده كه حنوط نكرده‌ايم آيا نبش قبر لازم است يا خير؟

جواب: در صورتى كه بدن در قبر، بو نگرفته و منفسخ نشده واجب است نبش قبر و در همان قبر حنوط شود و اخراج او از قبر لازم نيست

سؤال 66 - در غسل ميت كه ترتيب لازم است اگر از روى اشتباه غسل با آب كافور را بر آب سدر مقدم داشتند آيا لازم است نبش قبر نموده به ترتيب، غسل به عمل بيايد يا نه؟

جواب: در فرض مسأله تا زمانيكه نبش قبر، موجب هتك ميت نباشد - از جهت رائحه كريهه و يا متفرق شدن اجزاء بدن ميت - نبش قبر براى رعايت ترتيب اغسال سه گانه، واجب است

سؤال 67 - قبرستانى است تقريبا مدت دو سال است متروك شده و فعلا از طرف شهردارى در قسمتى از آن، مشغول ساختمان هستند و مابقى آن را چون ارتفاع دارد خاك بردارى مىنمايند تا اين كه مسطح شود و با اين عمل شهردار، اثر قبور از بين مىرود و احتمال دارد كه چون با وسائل امروزه و ماشين آلات خاك بردارى مىنمايند، به لحد برسد در اين صورت جائز است اموات را از آن محل بيرون آورده و در جاى ديگر دفن نمايند يعنى نبش قبر را در اين صورت جائز مىدانيد يا نه؟

جواب: نبش قبر، جائز نيست اگر معصيت كردند و نبش شد واجب است ميت را در محل ديگر دفن كنند و اگر در شرف نبش و هتك واقع شد، جائز است قبلا نبش كنند و در محل ديگر دفن بنمايند و به احتمال هتك، نبش، جائز نيست بايد در شرف هتك باشد تا حمل به مكان ديگر، لازم شود

سؤال 68 - نظريه، حضرت آية الله درباره نبش قبر، نسبت به كسى كه خودش وصيت نكرده و فرزندانش او را بنحو امانت به خاك سپرده‌اند چيست؟

جواب: نبش قبر، جهت حمل به مشاهد مشرفه، جائز است هر چند وصيت نكرده باشد

سؤال 69 - اگر ميتى در ملك غصبى دفن شود كه صاحب آن زمين، راضى نباشد چه صورت دارد؟

جواب: در فرض سؤال كه در زمين غصبى، دفن شده واجب است نبش قبر كرده و او را از آن مكان بيرون بياورند و در مكان مباح، دفن كنند گرچه اولى بلكه احوط اين است كه وسائل رضايت مالك را - هر چند با پرداخت عوض باشد - فراهم سازند

سؤال 70 - شخصى از بستگانم را - كه چندى پيش بر اثر تصادف ماشين فوت كرده بود - در خواب ديدم و او در خواب مىگفت من نمرده‌ام... قبر مرا بشكافيد و مرا بيرون بياوريد آيا خواب حجت است يا نه؟

جواب: خواب شرعا حجت نيست و مجوز نبش قبر نمىشود و نبش قبر، حرام است

سؤال 71 - در صورتى كه اثبات حقى مستلزم نبش قبر بشود اجازه مىفرمائيد كه نبش كنند يا نه؟

جواب: بلى از مواردى كه نبش قبر، جائز است موردى است كه اثبات حقى موقوف به رؤيت جسد ميت باشد

سؤال 72 - دوازده سال پيش در ايام زمستان شخصى فوت نموده و به علت برف شديد نتوانستند او را به قبرستان عمومى ببرند و نا آگاهانه متوفى را در مسجد به خاك سپردند. آيا بايد نبش قبر شود و در قبرستان عمومى دفن گردد يا خير؟

جواب: در صورت مفروضه گرچه عمل حرامى انجام شده ولى جواز نبش قبر بعد از گذشت دوازده سال معلوم نيست اما آثار ظاهرى قبر بايد از بين برود

سؤال 73 - شخصى پدرش داراى دو ملك يكى در ييلاق و يكى در قشلاق  بوده. پدر فوت نموده و او را در ملك قشلاقى به خاك سپرده. اكنون ملك قشلاق به فروش رفته و تحت اختيار دشمن است آيا پسر مىتواند نعش پدر را كه چهارده سال قبل فوت نموده به ييلاق كه فعلا مالك و ساكن است انتقال دهد

جواب: در فرض سؤال نبش قبر جائز نيست بلى اگر در آنجا در معرض هتك باشد به اين كه دشمن او را از قبر خارج نموده و توهين نمايد نقل جسد او به جاى محفوظ از شر دشمن مانعى ندارد

سؤال 74 - يكى از شهداء بزرگوار جنگ تحميلى كه در اصفهان به خاك سپرده شده، پس از گذشت يك سال، وصيت نامه‌اش بدست آمده كه در آن وصيت كرده، در آبادان مرا دفن نمائيد، در اين صورت آيا نبش قبر و انتقال شهيد جائز خواهد بود؟

جواب: در فرض سؤال كه ابتداء، به وصيت عمل نشده انتقال به غير مشاهد مشرفه مثل قم و مشهد، جائز نيست

سؤال 75 - اينجانبان جنازه مرحوم پدر خود را طبق مقررات مربوطه سازمان بهشت زهرا در مقبره شماره... دفن نموده و وجوه مقرره را پرداخته و برگ رسيد را با ذكر مشخصات قبر دريافت داشته‌ايم بعد از مدت هفت سال از طرف بهشت زهرا ابلاغ شده كه اشتباهى رخ داده و قبر مربوطه به سازمان بهشت زهرا مقبره شماره ديگر مىباشد و سازمان مربوطه به هيچ وجه راضى نمىشود كه فقط پول اين قبر را دريافت نمايد و اخطار نموده كه چنانچه وراث به آن سازمان مراجعه ننمايند نبش قبر نموده و جنازه را به مقبره ديگر منتقل مىنمايند. فعلا تكليف بازماندگان چيست با توجه به اين كه اشتباه از طرف متصديان بهشت زهرا رخ داده است

جواب: در فرض سؤال اگر مقبره مذكوره ملك شخص معين باشد و يا نسبت به مقبره ذيحق بوده باشد و راضى نشود به بقاء ميت در آن لازم است ورثه نبش قبر نمايند و ميت را در محل مباحى دفن كنند و اگر مقبره، ملك شخص معين نبوده و ذيحق هم نباشد و فقط مجاز در دفن ميت در مقبره باشد نبش قبر جايز نيست و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است

سؤال 76 - اگر ميت را بطورى دفن كنند كه رو به قبله باشد ولى بجاى اين كه ميت را به طرف راست بخوابانند روى دست چپ دفن كرده باشند آيا در اين صورت بايد نبش قبر شود يا خير؟

جواب: در صورتى كه تازه دفن شده باشد و معرض هتك حرمت نباشد بعيد نيست براى تحصيل كيفيت استقبال، نبش قبر واجب باشد و چنانچه تغيير كرده و در معرض هتك است نبش جائز نيست

سؤال 77 - پدرم وصيت نمود كه بدن مرا در امامزاده يحيى زواره به امانت بسپاريد و چنانچه ظرف مدت ده سال، راه به سرزمين كربلاى معلى باز گرديد نعش مرا براى دفن به كربلا به بريد و اگر نه بعد از ده سال در قبرستان قم به خاك بسپاريد. حال كه بيش از پنج سال و چند ماه از فوت نامبرده نگذشته عده‌اى تصميم به بازسازى امامزاده نموده‌اند و محل امانت سپارى مرحوم پدرم در مكانى از امامزاده قرار دارد كه هيچ احتياج به مرمت و يا تخريب ندارد ومع ذلك مىخواهند خراب كنند، مستدعى است وظيفه اينجانب را بيان فرمائيد؟

جواب: در فرض سؤال حتى الامكان بايد طبق وصيت عمل شود و چنانچه محل سپردن امانت را بخواهند خراب كنند و با خراب كردن آن به ميتى كه امانت سپرده شده توهين شود، جائز است در جاى ديگر كه محفوظ باشد سپرده شود تا در وقت معين طبق وصيت عمل شود

سؤال 78 - فرزندم به اتفاق جوانى در اثر تصادف ماشين فوت نمود جنازه هر دو را براى كفن و دفن به قبرستان محل زادگاهشان حمل نمودند. مادر آن جوان در همان روز بخريد يك باب آرامگاه خصوصى اقدام و با اصرار و واسطه نمودن چند نفر اجازه دفن پسرم در آرامگاه مذكور كسب نمود تا اين كه اينجانب يك روز جهت زيارت اهل قبور، به آرامگاه وارد شده و مشاهده نمودم جنازه تازه‌اى در آنجا دفن نموده‌اند. از نامش تحقيق نمودم معلوم شد كه از مبلغين فرقه ضاله بهائيه است، ديگر برايم شك و ترديد باقى نماند كه مادر آن جوان هم بهائيه مىباشد. اكنون بفرمائيد تكليف چيست ضمنا متذكر مىشوم كه آرامگاه مذكور، در قبرستان مسلمين مىباشد

جواب: اگر ميت مسلمان در قبرستان يا مقبره كفار، دفن شود واجب است او را اخراج و در مقبره يا قبرستان مسلمين، دفن نمايند

سؤال 79 - اگر كسى غسل ميت را عمدا يا سهوا يا جهلا غلط بجاى آورد مثلا غسل با كافور را قبل از سدر و يا يكى از دو غسل را بعد از آب خالص بجاى آورد آيا در جميع اين صورتها مىتواند بعد از دفن ميت نبش قبر كرده و غسل صحيح بدهد يا نه؟

جواب: در مفروض سؤال اگر نمىدانند ميت تغيير كرده يا نه بايد او را از قبر خارج نموده و بطور صحيح غسل داده و حنوط و كفن نموده و نماز بخوانند و دفنش نمايند و در صورت نبش قبر اگر ميت متعفن شده باشد غسل ساقط مىشود

سؤال 80 - حسينيه‌اى جهت سوگوارى حضرت سيد الشهداء عليه السلام در دهكده... در قديم الايام از خشت و گل ساخته شده و مورد بهره بردارى بوده، پنج نفر از واقفين آن، به صورت امانت در اين حسينيه سالها است دفن شده‌اند و حسينيه به مرور زمان بر روى آنها خراب شده و مخروبه مانده اكنون مىخواهند آن را تجديد بنا كنند، در مورد نبش قبورى كه اجساد در آنها بطور امانت گذارده شد نظر مبارك چيست؟

جواب: در فرض سؤال اگر امواتى كه در حسينيه به عنوان امانت دفن شده‌اند بطور شرعى كه ساير اموات را دفن مىنمايند دفن نشده باشند و طبق متعارف بعضى جاها باشد كه آنها را به صورت ميت در حال نماز بر او دفن مىنمايند يا به همان صورت كه ميت در روى زمين گذاشته مىشود مىگذارند و روى او را با بناء مىپوشانند، بايد اگر باقى باشند آنها را از اين صورت خارج نموده و بطور شرعى دفن نمايند و بنابر اين تجديد ساختمان حسينيه با نقل جنازه‌ها يا استخوانهاى باقى مانده به محل ديگر اشكال ندارد و اگر بطور شرعى در زمين دفن شده باشند، حسينيه را به صورتى تجديد بناء كنند كه نبش قبر نشود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -