انهار
انهار
مطالب خواندنی

فروش اموال مسجد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 103 -فرش و وسايلى از مسجد موجود است كه نزديك به فرسودگى مى باشد و اكنون شايد به قيمت بالائى بخرند و بعد از مدّت زمانى بايد به دور انداخته شود آيا مى توانيم آنها را فروخته و تبديل به احسن نمائيم؟

جواب: در فرض سؤال فروش فرش و وسايل مسجد و تبديل آنها به احسن جايز است.

سؤال 104 -چندى پيش مسؤلان مسجدى در همدان فرش كهنه اى از مسجد را به مبلغى مى فروشند، بعداً يك نفر از اعضاء هيئت حسينه همان محل متوجّه مى شود فرش به قيمت پائين فروخته شده و از مسؤولان مسجد مى خواهد كه فرش را از خريدار پس بگيرند ولى آنها اعتنا نمى كنند و مى گويند كارى انجام شده و تمام شده. آن شخص خودش به عنوان عضو هيئت حسينه به خريدار مراجعه و فرش را با زحمت زياد پس مى گيرد و در جاى ديگرى با قيمت بسيار خوبى بفروش مى رساند در حال حاضر مسؤلان مسجد ادعا دارند پول بايد به مسجد داده شود ولى اعضاء هيئت حسينى معتقدند پول مربوط به حسينه است و بايد در حسينه صرف شود چونكه مسؤلان مسجد فرش را فروخته بودند و عضو حسينه آنرا پس گرفته و براى حسينيه فروخته. خواهشمند است در اين مورد از نظر شرعى تكليف را مشخص فرمائيد كه وجه دريافتى از فروش فرش به مسجد مى رسد يا حسينيه؟

جواب: از آنجا كه فرش مال مسجد بوده است پس از فروش قيمت آن كلاً به مسجد مى رسد.

سؤال 105 -با توجه به اينكه تعدادى فرش كوچك نذرى در اين مسجد مى باشد و احتمال اين مى رود كه به راحتى بتوانند به آن دست برد زده و از بين برود، لذا از آن مرجع عزيز درخواست مى شود در صورت امكان اجازه بفرماييد تا جهت بهتر استفاده كردن و حفظ اين اموال فرشها را فروخته و به فرش بزرگتر تبديل كنيم، همچنين مقدارى در و پنجره دست دوم و مقدارى اموال غير قابل استفاده در مسجد وجود دارد كه با گذشت زمان از بين مى رود، خواهشمند است اجازه بفرمائيد تا جهت مخارج مسجد بفروش برسد.

جواب: مجازيد فرشها را تبديل به احسن نمائيد و آن اشيائى كه مورد استفاده مسجد نيست را فروخته و اشياء مشابه مورد نياز مسجد را تهيه نمائيد؟


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -