انهار
انهار
مطالب خواندنی

احداث مسجد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 865 -روى زمين اصلاحات ارضى، ساختن مسجد و ساير اماكن عمومى از قبيل حمّام و مدرسه و ساير تصرفات جايز است يا خير؟

جواب:اگر مالكين شرعى راضى به تقسيم نشده‌اند هرگونه تصرفى در آن بدون اذن مالك شرعى جايز نيست.

سؤال 866 -زمين موات از دولت به عنوان اينكه مسجد در آن بسازند گرفته شد در حالى كه هدف از گرفتن زمين ساختن حسينيّه است و مى‌خواهند حسينيّه بسازند اشكال دارد يا خير؟

جواب:اگر زمين موات است اشكال ندارد.

سؤال 867 -اين جانب چند سال قبل، قطعه زمينى را براى مسجد واگذار كردم تا اهالى مجاور، اقدام به ساختن مسجد نمايند از آن زمان تا حال حدود هفت سال گذشته، ولى آنها آن زمين را نساختند فقط مقدارى حدود دو سه متر خاكبردارى نمودند و اكنون آن زمين به همان وضع افتاده با توجه به اينكه پروانه آن زمين را براى مسجد نيز گرفته‌اند اكنون مى‌خواهم آن زمين را جهت ساختمان‌سازى براى خودم كه نياز دارم بردارم، زيرا هنوز بانى براى ساختن مسجد پيدا نشده است، آيا جايز است براى بنده اين كار را بكنم با توجه به اينكه به آن احتياج دارم.

جواب:در فرض سؤال اگر زمين را بعنوان مسجد تحت اختيار مؤمنين قرار داده‌ايد و آنها بهمين عنوان چند متر خاكبردارى كرده و پروانه هم گرفته‌اند بعيد نيست عنوان مسجديت محقق شده باشد، بنابراين نميتوانيد آن را براى خودتان‌برداريد.

سؤال 868 -شخصى يك قطعه زمينى وقف مسجد نموده است. چون در محل مسجد موجود است نيازى به احداث مسجد نيست بيشتر به حسينيّه نياز داريم آيا احداث حسينيّه در زمين فوق اشكال شرعى دارد يا خير؟

جواب:اگر صيغه وقف خوانده شده باشد و زمين تحويل به متولّى يا مؤمنين داده شده باشد و يا آنكه مالك، زمين را براى ساختن مسجد در اختيار مؤمنين قرار داده باشد و نماز در آن بعنوان مسجديّت خوانده شده باشد وقف محقق شده و قابل تبديل نيست و در غير اين صورت اختيار با مالك است.

سؤال 869 -بعد از تقسيم اراضى، كشاورزان اين قريه كلاً ملك و اراضى را طبق عرف قبلى ما بين خودشان تقسيم كردند بمدت 50 ساله كه بعد از 50 سال مجدداً تقسيم نمايند زمين‌ها از بى‌آبى ديمى بوده تماماً بوسيله چاه عميق مبدل به باغ انگورى و درخت كارى و اشجار ديگر و ساختمان مسكونى شده كه در ساختمان‌ها ساكن هستند فعلاً محلى كه بيش از چهار صد خانوار ساكن است و به مسجدهاى ديگر دور است در وسط اين ساختمان‌ها بنده زمينى دارم بمساحت 400 متر مربع واگذار كردم براى اينكه مسجد بناء كنيم در صورتى كه قبلاً با ارباب و صاحب اصلى ملك بتوافق رسيده و رضايت حاصل كردم كه از مالك هم رضايت‌نامه دارم اكنون كه بيارى ايزد يكتا و بكمك امام زمان (عج) و بعد بكمك اهالى مسجد را بناء و به ساختن آن مشغول هستيم بعضى از مردم اظهار ميدارند اين زمين براى مسجد صحيح نيست در صورتى كه تقسيم ملك اين قريه هيچ ممكن نيست و نميشود باين دليل كه از سال 42 به بعد ساختمان و باغ درست كرده و اشجار كاشته‌اند لذا استدعا دارم حضرتعالى در اين مورد نظر مبارك را بيان فرمائيد؟

جواب:در فرض سؤال، چنانچه زمين مذكور، مشاع نبوده و مفروز و معيّن بوده و مالك شرعى آن رضايت داده باشد مسجد نمودن آن بى‌اشكال است و اگر اين زمين و زمينهاى ديگر مشاعاً متعلق به چند مالك باشد بايد همه مالكينى كه در آن سهم دارند رضايت بدهند و رضايت يكى از آنها كافى نيست چه براى مسجد قرار دادن و چه ساير تصرفات.

سؤال 870 -چندى پيش دانشگاهى مبلغى به عنوان هميارى به اجبار از دانشجويان جمع مى‌كند. پول به صندوق دانشگاه واريز مى‌شود و حساب خاصى براى هميارى وجود نداشته بعد از آن نماز خانه‌اى با پول صندوق دانشگاه كه مخلوط با پول هميارى بود ساخته مى‌شود و اين در حاليست كه بعضى از صاحبان پول يعنى بعضى از دانشجويان راضى به دادن اين مبلغ نبودند (و اين مبلغ اجباراً جمع شده بود) نماز خواندن در اين نماز خانه چه حكمى دارد؟

جواب:گرفتن وجه از دانشجويان تابع مقررات ادارى دانشگاه است و نبايد خلاف مقررات انجام گيرد و لكن نماز خواندن در مسجد كه مصالح آن بنحو كلّى خريدارى شده است اشكال ندارد.

سؤال 871 -در محل سرآور يك مسجد قديمى است مخروبه شده است مشغول تجديد بنا شديم چون پشت مسجد زمين بايرى است كه سابقاً محل هرانج يعنى هرز آب بوده و قسمتى از آن هم جاى حمّام كهنه و قديمى بوده است كه به صورت باير افتاده است آيا اجازه مى‌فرماييد كه اين زمين به صورت مغازه در آيد و بفروش برسد و به مصرف ديوار مسجد برسد يا نه؟

جواب: زمين باير را مجازيد به نفع مسجد بسازيد و بفروشيد ولى زمين جاى حمّام قديمى اگر ساخته شود اجاره آن مصرف حمّام جديد شود.

سؤال 872 -در روستايى از توابع شازند اراك كنار مسجد اين روستا سالن غذاخورى درست كرده بودند و به علت كم بود فضاى مسجد اين سالن را داخل مسجد نموده‌اند. بعضى از اهالى مى‌گويند چون در اين روستا زمينهاى مزروعى وقفى وجود دارد لذا نمى‌شود در اين قسمت مسجد نماز خواند و بعضى مى‌گويند اصلاً اين قسمت زمين وقفى نبوده، در ضمن در زمان حيات متولّى موقوفه از ايشان اجازه گرفته بودند كه مسجد را توسعه دهند و ايشان اجازه داده بود. لطفاً حكم نماز خواندن در اين قسمت از مسجد را بفرماييد.

جواب:اگر وقفيّت زمين مذكور، ثابت باشد و لو از جهت شهرت، محكوم به وقف بودن است و در اين صورت چنانچه متولّى شرعى منصوص دارد مى‌توانند زمين را از او به مدت معيّن اجاره كنند و آن را داخل مسجد كنند و مال الاجاره را به مصرف مقرر موقوفه برسانند و اگر متولّى منصوص ندارد با اجازه مجتهد جامع الشرائط به نحوى كه ذكر شده زمين را اجاره نمايند و در هر حال با تنظيم مدرك اجاره، كارى كنند كه معلوم باشد اين قسمت در اجاره مسجد و محدود به مدت اجاره است نه هميشه. و اللّه العالم


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -