انهار
انهار
مطالب خواندنی

مرتد و مشرك و كافر و احكام آنها

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 57 - كسى كه اصول دين و فروع آن را بلد نيست خوردن از غذائى كه طبخ كرده چه صورت دارد؟.

جواب: اگر اصول و معتقدات اسلامى را معتقد است محكوم به حكم اسلام و طهارت است هر چند بطور تفصيل و ترتيب نتواند آنها را بيان كند و طبخ او هم اشكال ندارد و اگر هيچ متوجه نيست بطورى كه اگر از مبدأ و معاد و اصول اسلامى چيزى از او سؤال كنند اظهار بى اطلاعى كند و جاهل محض باشد محكوم به كفر است و نمىشود با رطوبت با او ملاقات كرد. و البته با اقرار به شهادتين، تفحص از اعتقاد او لازم نيست و محكوم به اسلام است.

سؤال 58 - كسى كه با شوخى (نعوذ بالله) خداوند عالميان را مسخره مىكند و به افعال خدا به شوخى اشكال مىگيرد كافر مىشود يا اين كه تا اظهار كفر نكرده كافر نمىشود؟

جواب: با آن كه گفتار و افعال شخص مذكور، موجب شك در كفر باشد حكم به كفر او نمىشود. نعوذ بالله من اغواء الشيطان والتمسخر با فعال الله.

سؤال 59 - اگر شخص مؤمن و مسلمانى كافر شود و موقع مرگ توبه نمايد توبه‌اش قبول است يا نه البته قبلا اين مطلب را سؤال كرده بودم و حضرتعالى فرموده‌ايد توبه‌اش قبول است ولى پس از مطالعه مرقوم مبارك، مراجعه به كتاب كافى نمودم روايتى از حضرت امام صادق (ع) دارد كه اگر مسلمانى مرتد شود و كافر گردد توبه‌اش قبول نيست. و در آيه شريفه هم دارد (والذين كفروا اوليائهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون) بنابر اين باز نظر مباركتان را مرقوم نمائيد.

جواب: شما خوبست در استفاده از احاديث و كتب معتبره، به يكى از آقايان اهل علم كه در اين جهت وارد باشد مراجعه نمائيد و جواب مختصرى كه عجالة مىشود نوشت اين است كه بر حسب آنچه در اين اخبار، مذكور است قبول نشدن توبه مرتد فطرى نسبت به بعضى از احكام است مانند تقسيم اموال و باطل شدن عقد زن و اما از جهت آثار اخروى و عدم عقاب كفر، توبه او قبول است و مطلقات و عمومات قبول توبه را نمىتوان تقييد نمود و تخصيص زد و قدر متيقن از تخصيص وتقييد، همين احكامى است كه ذكر شد و بعضى از علماء بزرگ مانند مرحوم محقق همدانى اعلى الله مقامه بيان ديگرى در رفع اين معانى فرموده‌اند كه مجال ذكرش نيست. و نسبت به آيه كريمه، معلوم است كه غرض، مجرد حدوث كفر اگر چه متعقب به ايمان باشد نيست بلكه غرض، موت بر حالت كفر است و الا دعوت كفار معنى و مفهومى پيدا نمىكند و در بعضى آيات نيز تصريح به اين مطلب است كه خلود در آتش وعذاب كفر، در صورت موت بر حالت كفر است كه يكى از آن آيات كريمه، آيه 217 سوره بقره است (يسئلونك عن الشهر الحرام... و من يرتدد منكم عن دينه فيمت وهو كافر فاولئك حبطت اعمالهم في الدنيا والآخرة واولئك اصحاب النار هم فيها خالدون).

سؤال 60 - شوهر خواهرم روى تقليد از منحرفين، منكر خدا است و مىگويد همه چيز از ماده است و همه تشكيلات را طبيعت، درست مىكند كه خود حضرتعالى از عقايد پوچ آنها مستحضريد، و خواهرم با ايمان است و عقيده‌اش اين است كه شوهرش روزى از عقايد باطله خود بر مىگردد، حال آيا بايد اين مرد را كافر و نجس بدانيم و معاشرت را قطع كنيم؟ با در نظر گرفتن عواطف خانوادگى و مشكلاتى كه هست تمنا مىكنم راهنمائيم بفرمائيد.

جواب: منكر خدا و پيغمبر (ص) و ضروريات دين (العياذ بالله) كافر و مرتد است و زن مسلمان بر وى حرام است و در معاشرت با او حتى الامكان بايد اجتناب كرد زيرا نجس است و به هر چيزى كه دست تر بزند بايد شست و رفت و آمد با او در صورتى كه سبب هدايتش شود عيبى ندارد.

سؤال 61 - جوانى پدر و مادرش مشرك بوده‌اند و او از اول تكليف در جستجوى دين حق حركت كرده و با كمال كوشش، اين مسأله را تعقيب مىنمايد بفرمائيد در مدتى كه مشغول تحقيق است مانند مشركين، نجس است يا نه؟.

جواب: اگر تاكنون مشرف به دين اسلام نشده باشد نجس است و چون اسلام، مطهر است لذا هر وقت اسلام آورد پاك مىشود و در فرض شك، استصحاب نجاست قبل از بلوغ، كافى است ولى تا وقتى كه در حال تحقيق است محقون الدم (خونش محفوظ) است به دليل آيه كريمه (وان احد من المشركين استجارك فأجره حتى يسمع كلام الله) و تفصيلات بيشتر، در كتب مبسوطه فقهيه ملاحظه شود.

سؤال 62 - شخصى در حال نزاع، روى ناراحتى شديد، نسبت به محضر مبارك حضرت ولى عصر (ع) اسائه ادب كرد ولى بعد پشيمان شده و بر اثر ناراحتى، شب و روز آرام ندارد زيرا در رساله توضيح المسائل سركار عالى ملاحظه نموده كه اگر كسى نسبت به يكى از ائمه، دشنام دهد نجس است حال، تكليف اين شخص چيست؟.

جواب: در فرض سؤال اگر عصبانيت او به حدى بوده كه از خود بى خود شده در اين صورت مرتد نشده و اگر عصبانيت به اين حد نبوده توبه او به نظر اين جانب قبول است نهايت زوجه‌اش را به عقد جديد عقد كند و اموالش را از ورثه، احتياطا اجازه بگيرد خداوند در ظل عنايت بقية الله ارواحنا له الفداء همه را از لغزشها حفظ فرمايد.

سؤال 63 - آيا وارث مرتد فطرى مىتواند حق خود (مال مرتد فطرى) را به زور بگيرد؟

جواب: مال مرتد فطرى به مجرد ارتداد، منتقل به وارث مسلمان و ملك او مىشود و حكم مال شخص وارث را دارد.

سؤال 64 - چرا كسانى كه خارج از دين اسلامند نجس مىباشند و بطورى كه ما مىبينيم نظافت آنها خيلى خوب است؟

جواب: حكمت اين حكم، نظافت ظاهرى تنها نيست بلكه حكمتهاى بزرگ ديگرى دارد كه از جمله، اين است كه مسلمان با كافر، آميزش و معاشرت نكند و تحت تأثير او واقع نشود و در برابر او احساس ذلت و حقارت نكند و بداند كه او علاوه بر اين كه كافر است پليد هم هست.

سؤال 65 - مرتد فطرى بعد از توبه و اسلام، راجع به عيال دائمىاش كه او هم مرتده بوده، اگر توبه نمايد چه حكمى دارد و اگر توبه نكند حكمش چيست و اگر اين مرتد فطرى اظهار اسلام مىكند و لكن آن احكامى كه بعد از توبه علماء فرموده‌اند نسبت به خودش و عيالش و اموالش اجراء نمىكند تكليف ديگران با او چيست؟

جواب: به نظر حقير، مرتد بعد از توبه، پاك است چه مرد باشد و چه زن و عبادات او صحيح است و جائز است همان زنى را كه در حال ارتداد داشته ثانيا عقد كند در صورتى كه طرفين توبه نمايند و اموال او نيز كه منتقل به ورثه شده اگر رضايت داشته باشند اشكالى ندارد.

سؤال 66 - گروهى از مردم كه آنان را اهل حق يا علي اللهى مىگويند طريقى براى خود قرار داده‌اند مثلا اظهار مىدارند كه روزه ماه مبارك رمضان سه روز است بدون نماز و بجاى نماز نياز دارند و طريق آنها چنين است كه نذرى مىكنند و هر سال گوسفندى ذبح و برنج زيادى طبخ و گوشت داخل نان گذاشته بين مردم قسمت مىكنند و شيطان را از جمله خوبان مىدانند و شارب گذاشتن را بر خود لازم و گرفتن آن را حرام مىدانند و منكر قيامت هستند و كيفر اخروى را در دنيا معتقدند مثلا اعتقادشان اين است، كه اگر كسى عملش خوب باشد به قالب حيوان خوب و اگر عملش بد باشد به قالب حيوان بد انتقال مىيابد حضر ت علي عليه السلام را نعوذ بالله خدا مىدانند آيا اين گونه افراد مسلمان هستند يا نه و شرعا از نياز آنها خوردن چه صورت دارد و زن دادن و زن گرفتن از آنان اشكال شرعى دارد يا نه؟.

جواب: اگر نعوذ بالله علي عليه السلام را خدا بدانند و همچنين اگر منكر معاد و يا يكى از ضروريات دين مثل نماز و يا روزه بوده باشند كافر و نجس مىباشند، و زن دادن و يا زن گرفتن از ايشان جائز نيست.

سؤال 67 - شخص مسلمان بهائى شده اگر دوباره بخواهد مسلمان شود اسلام او قبول مىشود و در زمره مسلمانان است يا نه؟

جواب: بلى مىتواند مسلمان شود و پاك مىشود و عبادات او هم صحيح است و مىتواند با زن مسلمان ازدواج كند بلكه عيال اول را هم به عقد جديد مىتواند بگيرد.

سؤال 68 - مرتد به چه اشخاصى گفته مىشود و اگر پدر و مادر، هر دو مرتدباشند و در حال ارتداد فرزندى از آنان متولد شود حكم مرتد را دارد يا نه؟.

جواب: مرتد به كسى گفته مىشود كه مسلمان باشد و بعد كافر شود. و طفل متولد از دو مرتد در حكم كافر است و مرتد نيست..

سؤال 73 - در رساله شريفه عمليه مسأله 107 و 108 فرموده‌ايد (كفار نجسند و تمام رطوبات بدن آنها نيز نجس است) اكنون بفرمائيد آيا دواهائى كه در بازار مسلمين بيع و صرف مىشود و مصنوع دست آنها است، محكوم به طهارت است؟.

جواب: اگر يقين نداشته باشيد كه به بدن كافر رسيده و شك در نجاست آن داشته باشيد محكوم به طهارت است.

سؤال 74 - بنده مسافرخانه‌چى هستم در مسافرخانه‌ام افراد مختلف و داراى اديان مختلف مىآيند و گاه مىشود كه مأمور دولت، يك نفر خارجى را مىآورد و اظهار مىدارد كه بايد او را منزل دهى آيا مىتوانم آن رختخواب را كه ارمنى و مانند او در آن خوابيده به ديگرى بدهم يا نه؟.

جواب: اگر شك داريد كه رختخواب را نجس كرده باشد تكليفى بر شما نيست و مىتوانيد آن را به ديگران بدهيد.

سؤال 75 - زنى كه غسل بلد نيست و نماز هم نمىخواند مىشود از غذائى كه او درست كرده خورد يا نه؟.

جواب: ما دامى كه آن زن متهمه و بى مبالات در نجاست و طهارت نباشد خوردن غذاهائى كه با مباشرت او درست مىشود اشكال ندارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -