انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام اجراء صيغه عقد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال375 - خطبه عقد ازدواجم را يك شخص محضر دار كه از طرف من و همسرم وكيل شده بود خواند با وجودى كه در حضور خودم جارى شده و بعد از اتمام اعلام كرد كه من خواندم ولى آهسته عقد را جارى كرد و من نشنيدم و خود او را نمىشناختم اشكالى دارد يا نه

جواب: اگر اعلام نموده كه خوانده است قول او مسموع است و اشكالى ندارد

سؤال376 - اجرت گرفتن براى اجراى عقد دائم يا انقطاعى حلال است يا حرام

جواب: اشكالى ندارد و حلال است.

سؤال377 - اگر كسى كه طرف قبول واقع مىشود اصلا ادبيات عربى را وارد نباشد و فرقى بين انشاء و اخبار نگذارد مىتواند در اجراى صيغه از طرف زوج وكيل شود يا نه

جواب: بايد عاقد عقد را صحيح بخواند و فرق بين اخبار و انشاء را بداند

سؤال378 - در بعضى از محلات ايران مشاهده مىشود كه اهالى پايبند به عقايد مذهبى نيستند و مسائل دينيه را بلد نيستند مثلا در امر ازدواج و موضوع عقد به تراضى فيما بين زن و مرد اكتفا مىكنند و قباله‌اى درست مىكنند و در محضر در دفترى ثبت مىنمايند و پس از عروسى و امر زناشوئى آن وقت اگر به اهل علم و عالمى رسيدند صيغه عقد را جارى مىكنند و اين سيره مستمره ايشان است آيا اين تراضى بين زن و مرد ايجاد علقه زوجيت مىكند يا نه و نظير عقد معاطاتى مىشود يا نه

جواب: مجرد تراضى و معاطاة در نكاح كافى نيست عليهذا اگر زوجين جاهل به حكم بوده‌اند و خيال نموده‌اند كه مجرد تراضى كافى در زوجيت و جواز وطى است اولاد آنها حكم اولاد حلال زاده را دارند و اگر مىدانستند كه ازدواج موقوف به اجراء صيغه عقد است هر چند به لفظ فارسى باشد و بدون عقد عمل زناشوئى انجام داده‌اند اولاد آنها حكم اولاد زنا را دارند

سؤال379 - صيغه جارى كردن جهت عقد انقطاع و يا دائم به زبان فارسى مثلا بگويد ده تومان مىدهم براى اين كه يك ساعت به عقد انقطاعى من در آئى او هم قبول كند و يا بگويد ده هزار تومان براى شما معين كردم كه بعدها بپردازم براى هميشه و تا عمل باقى است عيال من باشى زن هم بگويد قبول كردم اين نحو صحيح است يا نه

جواب: صيغه عقد به نحوى كه در سؤال ذكر شده است صحيح نيست و در موردى كه به فارسى خوانده شود بايد همان معنى صيغه عربى را گفت از خداوند بزرگ مسئلت دارم كه ايمان شما را حفظ نموده و توفيق و سعادت عطا فرمايد.

سؤال380 - شخصى با دخترى ازدواج نموده در موقع اجراى صيغه نكاح شخصى كه وكالت از طرف دختر داشته نام حقيقى دختر را اشتباهى ذكر نموده آيا صيغه نكاح صحيح مىباشد يا خير

جواب: در فرض سؤال اگر عاقد در حين عقد قصدش مثلا دختر بزرگ فلان شخص باشد و اسم او را اشتباها ذكر كرده عقد صحيح است و لكن اگر عاقد قصدش خصوص آن دختر معهود بوده عقد باطل است

سؤال381 - عقد كافر از نظر اسلام چه صورت دارد و نظير عقدهاى مسلمانها خوانده مىشود يا نه و كافر ذمى مىتواند با دختر مسلمان ازدواج كند يا خير

جواب: مرد مسلمان مىتواند زن اهل ذمه را متعه نمايد ودائم را بنا بر احتياط نمىتواند و صيغه متعه او همان صيغه متعه زن مسلمان است و زن مسلمان جايز نيست با كافر ازدواج كند نه متعه و نه دائم و اگر ازدواج كند باطل و به كافر زنا داده است و مرد كافر اگر مايل به ازدواج با مسلمان است بايد مسلمان شود

سؤال382 - كسى كه قرآن مىتواند بخواند ولى از نظر مخارج و لهجه خوب نيست مىتواند صيغه نكاح دائم و غير دائم را جارى كند يا نه

جواب: بلى همين قدر كه عرفا گفته شود صيغه را خواند و حروف را به يكديگر به نحوى كه معنى را تغيير دهد تبديل نكند كافى است و لازم است قصد انشاء كند و عارف به معنى جمله تفصيلا باشد

سؤال383 - صيغه عقد دائم و غير دائم را به زبان غير عربى مثل انگليسى مىشود خواند يا نه.

جواب: اگر ياد گرفتن زبان عربى در موقع حاجت به عقد ميسر نباشد به زبان انگليسى يا فارسى يا به زبان ديگر هم كه صيغه را به قصد انشاء بخواند كافى است و بلكه بعيد نيست كه مطلقا به زبان غير عربى جايز باشد.

سؤال384 - اگر كسى به ادبيات عربى وارد نبوده عقد خوانده و قصد انشاء را مىدانسته و معنى تحت اللفظى ايجاب و قبول را هم مىدانسته ولى در خواندن عبارات عقد اشتباهات ادبى داشته عقدهاى خوانده شده اين شخص صحيح است يا نه

جواب: اگر غلط و اشتباه به نحوى نبوده كه مضر به افاده معنى باشد و همان معنائى كه انشاء مىشود از آن استظهار و استفاده شود نه معناى ديگر ظاهرا در صحت عقد كافى است و محتاج به تجديد نيست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -